دکتر! سلام ... ( دکتر مریم دهقانی ، نسخه کامل )

 مصاحبه خانم دکتر دهقانی

 استادیار بخش قدرت و کنترل

دانشگاه شیراز

-یکم از خودتون و دوران تحصیلتون بگید ..

من که اصالتا شیرازی هستم و خانواده و پدر و مادرم شیرازی هستند. دبیرستانم رو فرزانگان شیراز بودم. کارشناسیم رو دانشگاه شیراز بودم . و ارشدم هم دانشگاه شیراز بودم.ئ دکترام رو دانشگاه صنعتی امیر کبیر بودم.دوره ی کارشناسیم گرایش قدرت بودم دوره ارشد ودکترام گرایش کنترل بود. واقعیتش اینه که اون زمانی که ما میخواستیم انتخاب گرایش کنیم ترم 5 بود. برای ما یک جلسه ای تشکیل دادند بعد یه تعداد از دانشجو هایی که سالهای بالاتر بودند اومدند در رابطه با زمینه های متفاوت گروه های مختلف تحقیقاتی توضیح دادند. توی اون جلسه من علاقه مند شدم به گرایش کنترل. توی اون زمان دانشگاه شیراز گرایش کنترل توی مقطع کارشناسی نداشت ولی سه تا گرایش دیگر رو داشت. قدرت،الکترونیک،مخابرات. بین این سه گرایش خیلی ها به من توصیه میکردند: برای خانم ها گرایش الکترونیک و مخابرات خوبه برو گرایش الکترونیک یا مخابرات. من همون ترم درس ماشین 1 رو با دکتر فرجاه داشتم و درس ماشین 1 رو خیلی دوست داشتم و خیلی خوشم میومد با ایشون که صحبت کردم ایشون خیلی محکم به من گفتن اصلا جای نگرانی نیست مهندسی رشته ایه که باید کار  طراحی انجام بدی و هیچ فرقی نمیکنه.به نظر من بیا.  اگر تلاش کنی میتونی موفق باشی و همیشه بهشون میگم خیلی توصیه ی خوبی بهم کردن با توجه به اینکه کنترل هم  دوست داشتم گرایش کنترال رو تو ارشد ودکترا انخاب کردم ولی همیشه سعی کردم هر دوتا گرایش رو کار کنم.

_  با صنعت در ارتباط هستید یا فقط توی دانشگاه مشغول تدریس اید؟

_ خب بیشتر اوقاتم توی دانشگاه هستم. تدریس، راهنمایی پروژه و پایان نامه دانشجویی و کارهای مربوط به دانشگاه رو انجام میدم. ولی یه سری قراردادهای صنعتی هم دارم که تو سالهای اخیر تعدادشون کم بوده ولی همیشه با صنعت همکاری کردم و الّا یه مقداری فعال تر شدم و دارم تلاش می کنم که با صنایع بیشتری در ارتباط باشم و کار های صنعتی دیگه هم إن شاءالله دنبال کنم.

_ توی صنعت برای پروژه دادن مرد بودن یازن بودن براشون مهم نیست؟ شما گاهی به این برخورد نکردید که مثلا شما رو به به یک مرد ترجیح بدن و بگن شاید توی این حوزه قوی تر باشه؟

_ معمولا توی کار های صنعتی وقتی جایی شما رواصلا نمیشناسن و شما اقدام می کنید که پروژه بدید معمولا موفق نمی شید و من خودم خیلی وقت ها یا نرفتم همچنین جاهایی یا اگر پورپوزال براشون فرستادم اصلا توجهی نکردند.  این چیزیه که کلا مشترک هست و بقیه اساتید هم جایی که اصلا هیچ شناختی ازشون ندارن اگر پورپوزال بفرستن خیلی امید وار نیستند که حتما قبول بشن اما من بیشتر قرارداد هایی هم که تا الان داشتم و کار های صنعتی هم که انجام دادم با شرکت مدیریت برق صنعتی ایران بوده که تهران هست و شرکت برق منطقه ای فارس و چون شناخت نسبی داشتند این دغدغه براشون نبوده که شما یک خانم هستید وما این پروژه رو به شما نمی دیم که انجام بدید.

_ حالا اگر توی زمینه هایی علاقه دارید که مثلا دانشگاه توی اون زمینه ها ازتون سؤال بپرسن تو چه زمینه هایی است؟

_ خب من چون بیشتر کار های کنترلی انجام دادم توی زمینه های دینامیک و کنترل سیستم های قدرت قوای تحلیلی پایداری ، طراحی سیستم های قدرت به شیوه های کنترلی ،تنظیم پارامترهای کنترل کننده ای که توی سیستم های قدرت وجود داره توی این زمینه ها خودم خیلی علاقه مند هستم که کار کنم و توی این سال ها هم کار هایی انجام دادم. یک زمینه هم که واقعا یه جور برای من به سرگرمی  تبدیل شده تحقیق ومطالعه در رابطه با PMU ها هست. توی این زمینه خودم خیلی علاقه دارم که تمام کاراش و تحقیقاتش رو دنبال کنم و اگر دانشگاه توی این زمینه بخواد سؤال بپرسه من خودم هم علاقه مند هستم.

_ خانم دکتر تا حلا هیچ وقت قصد  زندگی و یا ادامه تحصیل در خارج از کشور رو داشتید؟

_ من هیچ وقت به این فکر نکردم که زندگیم رو کلا منتقل کنم خارج از کشور و بخوام برم خارج از کشور زندگی کنم. همیشه دوست داشتم که اگر یه مقطعی برای ادامه تحصیل یا برای فرصت مطالعات خارج از کشور میرم حتما برگردم و در طول دوران تحصیل با توجه به شناختی که از دانشگاه شیراز و دانشگاه صنعتی امیرکبیر داشتم مقاطع تحصیلیم رو توی این دانشگاه ها سپری کردم و به نسبت خوب بود و راضی بودم. اما الان دوست دارم و علاقه مند هستم که اگر إن شاءالله یه فرصت مطالعاتی برای یه مقطعی خارج از کشور بتونم برم و با زمینه هایی که در خارج از کشورکار میشه آشنا بشم و قطعا میتونه روی دید خود شخص تأثیر گذار باشه.

_ آیا به دخترا برای ادامه تحصیل توصیه ای دارید؟

هیچ فرق نمی کنه دختر یا پسر. اگه علاقه مند هستند که درس بخونن حتما دنبال علاقشون برن اگر واقعا درس خوندن رو دوست نداشته باشن و بیشتر علاقه مند به کار های فنی باشند من بهشون توصیه میکنم که واقعا برن دنبال کارهای فنی  و فقط به دنبال این نباشند که هی بخوان مدرک بگیرن. فوق لیسانس بگیرن،مدرک دکتری بگیرن .ماتوی این مملکت فوق لیسانس و دکتری خیلی نمی خوایم. بلاخره اون فردی هم که کار فنی انجام میده کارش ارزشمند هست. ولی اگر یه نفر واقعا علاقه داشته باشه به درس خوندن من واقعا توصیه می کنم که براش اصلا مهم نباشه که دختر هستم یا پسرهستم هیچ فرقی نمیکنه. حتی دختر خانم ها واقعا تلاش کنن فرقی نداره و میتونن موفق باشن.

_ اگر خودتون برگردید همین مسیر رو ادامه میدید؟

من واقعا علاقه مند هستم که این مسیر رو دنبال کنم و دوباره تحصیلم رو از نو شروع کنم و اصلا پشیمون نیستم که سالهای زندگیم رو به درس خوندن سپری کردم.

_ شاید یه چیزی که شما رو خاص کرده و همه کنجکاوند نسبت بهش اینه که شما علارغم اینکه به هر حال این همه مشغله ای که الان توضیح دادید،وقت گیر بودن کار توی دانشگاه و و ارتباط با صنعت واینکه شما چطور تونستید این توازن رو توی زندگی خانوادگیتون و  کارتون توی دانشگاه برقرار کنید؟

خب ..بیشتر.... من موقعی که میرم خونه... شاید یکی دو ساعت بخوام وقت بذارم برای اعضای خانواده ، با خانواده م باشم و بعد بیشتر وقتی که بهشون اختصاص میدم آخر هفته هاست..آخر هفته کار هایی مثل نظافت خانه و این کار های خونه رو بیشتر سعی میکنم تو روز های تعطیل انجام بدم.

توی طول هفته بیشتر تو دانشگاه هستم حتی خیلی شبا که میرم خونه باید بشینم گزارش دانشجو ها رو بخونم مقاله هاشون رو بخونم ،کارهای دانشگاه رو انجام بدم ولی آخر هفته ها سعی میکنم به دید و بازدید خانوادگی، نظافت تو خانواده و کار های مخصوص خانواده وقت گذاشتن برای خانواده وبستگان سعی میکنم آخر هفته ها رو به اونا اختصاص بدم!

_ مثلا این فرصت مطالعاتی که گفتید، خانوادتون هم باهاتون میان اگه بخواین برین؟

_ نه دیگه برای یه فرصت مطالعاتی مثل بقیه دانشجویان که میرن خارج از کشور، میرن تحصیل میکنن و برمیگردن، من فرصت مطالعاتی که میگم فرصت مطالعاتی طولانی چند سال نیست. فرصت مطالعاتی در حد یک سال.

_ تا حالا شده بهتون بگن که بسه دیگه لازم نیست دیگه ادامه بدین، ما نیاز بیشتری بهتون داریم؟

 خانوادم درک میکنن شرایط و معمولا پیش نمیاد که بگن نه ما نمیخوایم تو دیگه ادامه بدی.نه تا حالا که همچین چیزی پیش نیومده و منو همیشه تشویق کردن که برو ادامه بده و نباید کاراتو کنار بگذارین و من کلا توی خانواده ای بودم که از همون دوران بچگیم هم پدرم خیلی قانونمند به این فکر میکردند که کلاس درس اصلا نباید تعطیل بشه و تحت هر شرایطی باید سر کلاسات بری و اصلا این براشون معنا ومفهوم داشت که مثلا فرضا اگر فلان مهمونی هست باید کلاس درس تعطیل بشهو نری و کلا اعضای خانواده کار،جلسه،دانشگاه براشون اهمیت داره و به این قضیه توجه دارن.خیلی ناراحت نیستند که من بخوام وقت بذارم برای دانشگاه.

_موندگار ترین لحظه ای که توی دوران دانشگاهیتون یادتونه؟

والا.. من هرچی فکرمیکنم دوران دانشجوییم همش خاطرست و واقعا بهترین دوران زندگی هم هست و دوران خوبیه و واقعا لحظه به لحظه یعنی حتی  الان که من برمیگردم به عقب لحظه به لحظه کلاس هایی که داشتم کلاس مدار1  دکتر خیاطیان هنوزبرای من لحظه به لحظه خاطرست که درس مدار 1 رو یاد میگرفتم یا کلاس های ماشین دکتر فرجاه واقعا برای من خاطرست  و بقیه اساتید واقعا استاد های خوبی داشتم و واقعا جای تشکر داشته که تلاش کردن  که ...کمک کردن که ما بتوینم ،من و امثال من بتونیم  درسا رو یاد بگیریم...تلاش کنیم انگیزه داشته باشیم و ادامه بدیم .همه درسا و کلاسا برام خاطرست ولی خب شاید جشن های داشجویی که داشتیم اردو های دانشجویی که داشتیم ،شرکت میکردیم حتی یه اردوی کوچیک داشتیم که به همراه دکتر فرجاه بازدید از سد درودزن داشتیم یه اردوی یه روزه ...خیلی خاطرات اون اردو تو ذهنم مونده و لحظات قشنگی بود همه تو جذاب بود.اون جشن هایی که داشتیم که مسابقات مشاعره بود تو مسابقات مشاعره شرکت میکردم جالب بود و اینها همه برام خاطرست.

_رابطه شما با آشپزی چطوره؟

_ و الا تو دوران دانشجویی که دانشگاه امیر کبیر بودم خب تهران تنها زندگی میکردم و ...خودم برای خودم...ااا...غذا درست میکردم و خب غذای دانشگاه هم نمیخوردم .بیشر غذا درست میکردم اون زمان خب هم درس میخوندم هم کارای خودم رو انجام میدادم هم غذا میپختم و خودم رو که با دوستام مقایسه میکردم شاید دوستام خیلی دوست داشتن که غذاهای امروزی و مثلا سالاد و  فست فود و این چیزا رو علاقه مند بودن درست کنن.سالاد ماکارونی و لازانیا و  غذاهای فست فود اما من بیشتر به سمت ..پلو خورشت و غذاهای سنتی ایرانی میرفتم و مثلا یادم هست که یه بار کرفس گرفته بودم نشسته بودم پاک میکردم که خورشت کرفس درست کنم واقعا برای همه عجیب بود که من خودم تنها برای خودم مثلا پلو خورشت کرفس درست میکنم و با وجود اینکه یه نفر هستم پلو خورشت کرفس درست میکنم  و به خودم رسیدگی میکنم و همینجوری یه غذای ساده ی....فست فود درست نمیکنم ولی وقتی اومدم شیراز خب کمتر شد و خانوادم کمک میکنن وبا کمک اونها خب دیگه خیلی کمتر شده

_ از کدوم غذا بیشتر خوشتون میاد و اونو بهتر درست میکنین؟

_ خب...ذائقه غذاییم خیلی وسیعه وخیلی غذاها رو دوست دارم.دوست دارم غذا ها تکراری نباشند ولی اینجوری هم نیستم کلا  هر غذایی هم  جلوم گذاشتن همیشه خوردم.هیچ وقت ایرادی هم به غذا نگرفتم.و خیلی غذا ها هستن که علاقه مند هستم دوست دارم غذا هارو ولی دوست ندارم تکراری باشند تنوع غذایی بیشتر برام مهمه .

_ اگر بخواین یکیشون رو انتخاب کنین کدومشون رو انتخاب میکنین؟

_ من راستشو بهتون بگم شاید بین غذا اول غذاهای سنتی رو  دوست دارم یعنی فست فود و این چیزا رو خیلی اهلشون نیستم شاید مثلا شیش ماهی یه بار فست فود بخورم .وپلو های رنگی هم به پلو های سفید ترجیح میدم مثلا غذایی مثل کلم پلو یا غذا هایی که پلو رنگی باشن و بیشتر به صورت کته ای باشن رو بیشتر دوست دارم.

؟-تفریحتون بیشتر چیه موقعی که بیکارید؟

یکی از تفریحاتم بیرون رفتن با خانواده و دوستامه هم سعی میکنم برنامه هایی داشته باشم که با دوستام هر از چندی بیرون بریم با هم و هم خانواده که سعی میکنم هر هفته با هم بیرون بریم خب در کنار این برنامه ها با ورزشهام خودم  خودم رو سرگرم کنم و علاقه مند هستم

_ ورزش مورد علاقتون چی هست؟

_ ورزش....ااا...خب خیلی ورزش ها هستند که علاقه مند هستم دوست دارم و نگاه میکنم شاید تو تلویزیون یا تو اوقات فراغتم یا پیگیری بکنم..مسابقات المپیک ،جهانی باشه حتما پیگیری میکنم ولی خب خودم توی زمینه های خاصی کار کردم شاید اگر... برگردیم عقب بگم از زمان های قدیم ورزش های رزمی رو دوست داشتم و همیشه  از تلویزیون ورزش های رزمی رو پیگیری میکردم تو  مسابقات المپیک خب اخیرا چند سال اخیر والیبال های ایران رو حتما پیگیری میکنم و  خیلی علاقه مند هستم مسابقات والیبال رو میدیدم یادم میاد از زمانی که بچه بودم اولین ورزشی که علاقه داشتم فوتبال بود شاید سنم خیلی بالا نبود ولی جام بازی های آسیایی بود بازی های آسیایی چه سالی بود؟سال ...ااا...ساله هزارو نهصدو هشتاد ونه به میلادی...میخوام بگم...سال هزار و نهصد و هشتاد ونه بود بازی های اسیایی...ااا..که اون سال ایران قهرمان شد در اسیا اصلا تو بازی های اسیایی من تمام بازی های ...ااا...رده بندی رو میدیدمو فوتبالارو نگاه میکردم بعدش جام جهانی سال هزار و نهصد و نود بود  که آلمان قهرمان شد باز همه ی فوتبالاشو میدیم نود وچهار همه ی فوتبالاش رو میدیدم ولی بعد از این یه مدتی خودم نگاه کردم دیدم  موقعی که مسابقات هست که مثلا جام جهانی هست من وقت خیلی زیادی رو میذارم بعد از طرف دیگه موقعی که مسابقات رو نگاه میکردم خیلی باهیجان نگاه میکردم و استرس خیلی شدیدی هم داشتم بعد از یه مدتی تصمیم گرفتم که خیلی کمترش کنم و واقعا خیلی کمترش کردم با وجودی که فوتبال رو دوس داشتم ولی سعی کردم که دیگه در اون حد نباشه که هم بتونم به کارام برسم هم که خیلی استرس نداشته باشم موقع مسابقات...الان والیبال ،ورزش رزمی اینا رو دنبال مبکنم خودم هم ...اااا...تقریبا در هفته ااا....5-6 ساعت رو ورزش میکنم که بیشتر امادگی جسمانی و کلاس امادگی جسمانی رو میرم و ورزش دیگه هم شنا .

_  بهتون میاد که طرفدار پرسپولیس باشید..ایشالله هم که همین طوره..

_ ااااا.....راستشو بخواین این بحث قرمزته و آبیته زمانی که من راهنمایی بودم شروع شد...وتازه اون موقع بود که مردم ایران خیلی علاقه مند شدن به فوتبال یه عده شون هم طرفدارپرسپولیس شدن یه عده شون هم طرفدار استقلال شدن.یه زمان  افرادی مثل فرشاد پیوس عابدزاده و اینا هم بودن توی تیم من همون موقع آره پرسپولیسی بودم ولی ....واقعیتش رو بهتون بگم الان سال های ساله که اصلا مسابقات فوتبال داخلی رو نگاه نمیکنم.فقط مسابقات فوتبالی که حساسیت های خیلی زیادی دارن و مسابقات جهانی باشه رو نگاه میکنم

_ الان اگه دربی باشه دوس دارید پرسپولیس ببره یا استقلال؟

_ میگم الا واقعا اونقدر مثل قبل طرفدار فوتبال نیستم و ورزش های دیگه مثل مثلا والیبال ورزش های رزمی ...تکواندو ..کارته  اینها بیشتر برام جذاب تر شده....نسبت به قبل بعد از اون مثل قبل فرصتش رو ندارم که بخوام ورزش ها رو نگاه کنم دنبال کنم .الان با اون ورزش ها بیشتر علاقه دارم ولی اگر واقعیتش رو بخواین چیزی که همیشه خودم پشیمونم و چرا انجام ندادم اینه که چرا من یکی از ورزش های رزمی رو انتخاب نکردم و خودم دنبال نکردم چون واقعا علاقه دارم به ورزش های رزمی

_ تو دوره کارشناسی از کدوم درس خیلی بدتون میومد؟

 _ خب درسی که خیلی خوشم نمیومد با این ادبیات بگم...درس ترمودینامیک بود..واقعیتش ...خیلی علاقه مند نبودم دوست نداشتم  درس ترمودینامیک رو.

_ بعد از کدوم درس خیلی خوشتون میومد؟

_ واقعا درس کنترل خطی (نه خانم دکتر به غیر از کنترل خطی همه اینو میدونن) رو خیلی دوس داشتم و درس دیگه ای هم که واقعا دوست داشتم درس ریاضی مهندسی بود...اگه .....همهمهم...بپرسید برین تو مدارکم نگاه کنین من خودم دوران همون کارشناسی که بود تو دانشگاه شیرازی هم کارشناسی هم ارشد گریدر ریاضی مهندسی و کنترل خطی بودم تو دانشگاه شیراز...

_ الان هم این دوتا درس رو تدریس میکنین.بعد کمترین نمره رو از کدوم درس گرفتید؟

_ ترمودینامیک....ه ه ه ه ...

_ بیشترین نمره ؟

نه کنترل خطی بیشترین نمره نبود یعنی  حتی کنترل خطی و ریاضی مهندسی اینا هم بیشترین نمره نبود..درست خاطرم نیست ولی واقعیتش اینه که چند تا بیست تو کارنامم داشتم..ااا..که یادمه که مثلا درسایی مثل تاسیسات  و تاسیسات الکتریکی و درس روشنایی اینا درس های ترم اخرم بود که یادمه اینا رو بیست شدم بازهم بیست داشتم تو کارنامم درست خاطرم نیست..اااا.....تو دوره ی دکترا یادمه درسه شناسایی سیستمم رو بیست شدم....والا خیلی دیگه یادم نمی یاد...اااا....ولی چند تا بیست داشتم ..ماکسیمم نمرم خب همین درسابود.

_ از اینکه عضو تنها خانم عضو بخش هستید؟

احساس خوبی نیست واقعا .......توصیه میکنم خانما تلاش کنن بیان حتما تو این جو ها قرار بگیرن چون من اصلا حس خوبی ندارم ..دوست دارم چند تا خانم دیگه هم تو بخش کنن

-ما خیلی به شما افتخار میکنیم که تنها استاد خانم بخش هستید

_ تا حلا شده به خاطر لجبازی کسی رو انداخته باشد؟

 نه واقعیتش رو بگم اصلا این کار رو هیچ وقت نمیکنم....یعنی حتی مواردی بود که  دانشجویی یه ترم درسی با من داشته  و افتاده وحتی اومده با من دعوا کرده که چرا ......مممم...خیلی ناراحت و عصبانی بوده...بعد ترم بعدش اومده درس رو با من گرفته و من خیلی عادی باهاش برخورد کردم  حتی تلاش هم کرده و درس بعدیش رو هم پاس شده...

ازاینا هم پیش اومده ...هیچ وقت نشده بخاطر لجبازی کسی رو بخوام بندازم.

_ شما از این استاد هایی هستید که دوست دارین بندازین یا دوست دارین پاس کنین؟

والا ..ممم..خب...ممممم...نمیتونم بگم که عادم عادلی هستم از اینکه دانشجو بیفته هم هیچ وقت خوشحال نمیشم ولی سعی میکنم همیشه امتحانام رو یه جوری بگیرم که مشخص باشه کی تلاش کرده کی تلاش نکرده   و اینکه واقعا برگه دانشحو رو نگاه کنم وببینم تلاش نکرده و خوب ننوشته خب.....ممممم.....ممممم..............به نظرم بهتر میدونم که این دانشجو بیفته و یه ترم دیگه تلاش کنه که بتونه درس رو بهتر یاد بگیره

_ توی اخرم یه سری واژه من میگم اونا رو توی اون چیزی که بهتون داده بودیم ننوشته بودیم تا تولحظه بگید....اولی چیزی که به ذهنتون میرسه بگید

برق : بعد از آب مایه حیات/ کنترل : اه .ل ازمه زندگیه صنعتی/ کلاس ساعت هفت ونیم : اه...برای دانشجو ها اعصاب خورد کن/ فیدبک : فیدبک!تصحیح ساز / دانشجو : جویای دانش دنبال دانش

_ نشریه مربوط به بخش برقه بخاطر همین اسمشو گذاشتیم اتصال کوتاه به هر حال تشکرمیکنم اگر چیز خاصی به ذهنتون میرسه که دوست دارید بگید یا هر چیز دیگه ای گفتید توی مشاعرهها شرکت میکردید ....اگر شعر خاصی که دوستش داری بگید ما چاپ میکنیم...

....خب.....شعرا.....شعر که...مممم....شعرای حافظ رو خیلی دوست دارم .....البته خب واقعیتش اینه که چون سرم شلوغ شده خیلی مثل اون قدیما نمیتونم شعر بخونم .....ااا...ولی الان که شما گفتید ...چیزی که به ذهنم میاد ....یه سری شعرایی هست که شعر نو هستند...ااا...یه شعر هست که خیلی دوستش دارم...میخواین اینو بنویسید.

یاد من باشد  فردا  دم صبح جوردیگر باشم

بد نگویم به هوا  اب  زمین

مهربان باشم با مردم و خلق 

و فراموش کنم انچه گذشت